عوامل تاثیرگذار بر تعادل بازار
تعادل بازار چیست؟
تعادل بازار زمانی اتفاق می افتد که عرضه کالا با تقاضای آن برابر باشد. در واقع تعادل بازار پدیده ای است که در آن عرضه یک محصول، تقاضا را برآورده می کند.
فهرست مقاله
Toggleقیمتی که در آن مقدار عرضه و تقاضا برابر است به عنوان قیمت تعادلی یا قیمت تسویه بازار شناخته می شود و مقداری که مطابق با آن قیمت است به عنوان کمیت تعادلی شناخته می شود.
یک بازار در صورت وجود انگیزه ای برای دور شدن از قیمت و مقدار تعادلی خود ندارد. با این حال، فشارهای اقتصادی زمانی شروع به افزایش می کنند که بازار از تعادل خارج می شود و آن را به سمت قیمت و مقدار تعادلی سوق می دهد. به دلیل توصیفی که از توزیع کالاها و خدمات در بازاری با رقابت کامل دارد، تعادل بازار به تعادل رقابتی نیز معروف است. در این مطلب بیشتر به تعادل بازار و عوامل تاثیرگذار بر آن می پردازیم.

چه موقعی تعادل بازار اتفاق می افتد؟
تعادل بازار حالتی از بازار است که در آن عرضه و تقاضا با یکدیگر متعادل می شوند. مصرف کنندگان کالاها را با قیمتی دریافت می کنند که مایل به پرداخت آن هستند و تامین کنندگان نیز قیمتی را دریافت می کنند که در صورت دستیابی به تعادل بازار حاضر به فروش آن هستند.
آدام اسمیت، پدر علم اقتصاد، عقیده داشت که در بازار آزاد، قیمت ها به سمت قیمت تعادلی حرکت می کنند. مقدار عرضه شده برابر است با تعداد کالاهای مورد تقاضا زمانی که بازار در تعادل است. تعادل زمانی می تواند تغییر کند که رقابت جدیدی در بازار یا یک محصول جایگزین وجود داشته باشد یا پیشرفت های تکنولوژیکی جدید اتفاق بیفتد.
قیمت ها معمولا نزدیک به سطوح تعادلی در نوسان هستند. در صورت افزایش بیش از حد قیمت، نیروهای بازار فروشندگان را تشویق به ورود و افزایش تولید خواهند کرد. اگر قیمت خیلی پایین باشد، پیشنهاد دهندگان بیشتر پیشنهادهای بالاتری ارائه خواهند کرد. این اقدامات در طول زمان سطح تعادل نسبی را حفظ می کنند.
عدم تعادل برعکس تعادل است. عدم تعادل بین مقدار عرضه شده و مقدار مورد نیاز در یک قیمت خاص به عنوان عدم تعادل نامیده می شود. کالاهای ارزان قیمت منجر به کمبود یا تقاضای مازاد شده که باعث افزایش قیمت ها و تشویق عرضه بیشتر تا رسیدن به تعادل میشود.
دو نوع تعادل بازار چیست؟
بر اساس عوامل دخیل دو نوع اصلی تعادل بازار وجود دارد.
-
تعادل جزئی
تعادل جزئی زمانی حاصل می شود که بین هر دو عامل تعادل وجود داشته باشد. در حالی که سایر اجزا ثابت می مانند. اجزا اغلب در یک اقتصاد به یکدیگر وابسته هستند. اما تعادل جزئی این واقعیت را نادیده می گیرد تا به تعادل برسد. تعادل جزئی یک پدیده خرد اقتصادی است و تاثیری بر سطوح کلان اقتصاد ندارد.
نمونه ای از تعادل بازار جزئی، تعادلی است که در یک بخش خاص به دست می آید. اجازه دهید برای درک این موضوع، بخش FMCG را مثال بزنیم. هنگامی که بخش FMCG به تعادل برسد در حالی که بقیه بازار در حالت عدم تعادل باقی بماند، تعادل جزئی در نظر گرفته می شود.
تعادل جزئی یک مفهوم مهم است. زیرا می تواند به شما در درک وضعیت اقتصادی در سطح اقتصاد خرد کمک کند. تعادل جزئی اغلب توسط بخش های خاصی از شرکت ها به تنهایی حاصل می شود. این به شما کمک می کند بفهمید که این بخش چه کاری را به درستی انجام میدهد. همچنین تجزیه و تحلیل به اقتصاددانان کمک می کند تا حداکثر استفاده را از تعادل ببرند.
تفاوت اصلی بین تعادل جزئی و کلی بازار این است که تعادل جزئی را نمی توان در سطح کلان اقتصادی استفاده کرد. تعادل جزئی در سطح اقتصاد کلان بی اثر است. زیرا هرگز عوامل خارجی را در نظر نمی گیرد و صرفا بر دو یا چند متغیر تمرکز می کند.
-
تعادل عمومی
تعادل عمومی بازار تعادلی است که با دخالت عوامل متعدد به دست می آید. تعادل عمومی پدیده ای است که کل اقتصاد از نظر عرضه و تقاضا به تعادل می رسد. در واقع تعادل عمومی یک پدیده کلان اقتصادی است. وقتی صحبت از تعادل عمومی می شود، همه صنایع و بخش ها در نظر گرفته می شوند. تعادل عمومی استقلال تمام اجزای بازار را در نظر می گیرد.
تنها مثال از تعادل عمومی بازار کل اقتصاد است که به تعادل دست می یابد. عرضه و تقاضای محصولات و خدمات زمانی ایده آل و برابر خواهد بود که تعادل عمومی حاصل شود. مازاد یا کمبود کالا و خدمات وجود نخواهد داشت. اما تعادل عمومی یک پدیده نادر است. قیمت ها همیشه تمایل دارند نزدیک به نقاط تعادل در نوسان باشند. اقتصاددانان معتقدند که هر چه قیمت به تعادل نزدیک باشد، وضعیت عرضه و تقاضا بهتر است.
تعادل عمومی یک پارامتر مهم است. زیرا سطح اقتصاد را در سطح کلان می سنجد. تعادل عمومی بازار از آنجایی که نسبت به وابستگی متقابل اجزای مختلف کور بین نیست، واقع بینانه تر است. تعادل عمومی اهمیت بیشتری پیدا می کند. زیرا تعادل یک بخش جدا شده اغلب برای سنجش وضعیت فعلی بازار ناکافی است.
تفاوت اساسی بین تعادل عمومی و تعادل جزئی عملی بودن است. تعادل عمومی عملگراتر است. زیرا کل اقتصاد در نظر گرفته می شود. از تعادل عمومی و عملی برای مطالعه تئوری های مختلف اقتصادی نیز استفاده می شود.
پنج عامل موثر بر تعادل بازار کدامند؟
پنج عامل موثر بر تعادل بازار عبارتند از: تقاضای مازاد، مازاد عرضه، تغییرات تقاضا و عرضه، عوامل رقابتی و عوامل استراتژیک. معرفی هر یک از عوامل پنج گانه، قیمت را نوسان می کند و بر تعادل تاثیر می گذارد. عوامل نقش دارند حتی زمانی که قیمت تعادلی وجود ندارد. زیرا تعادل بازار یک پدیده نادر است.
-
تقاضای مازاد
مازاد تقاضا پدیده ای است که زمانی رخ می دهد که تقاضا برای یک محصول بیشتر از عرضه آن باشد. قیمت بازار در زمان مازاد تقاضا کمتر از قیمت تعادلی است. در صورت وجود تقاضای مازاد، قیمت در جهت تعادل جدید خود افزایش خواهد یافت. مازاد تقاضا را کمبود نیز می گویند.
یکی از دو عنصر عدم تعادل بازار، کمبود زمانی است که تقاضای مازاد وجود دارد. مازاد عرضه، شرایط مخالف مازاد تقاضا است.
مازاد تقاضا بر عوامل قیمتی تعادل بازار تاثیر می گذارد. افزایش قیمت به دلیل تقاضای بیش از حد تحت فشار قرار می گیرد. تقاضای بیشتری برای چیزهایی وجود دارد که کمتر در دسترس هستند. خریداران وسوسه می شوند تا با افزایش قیمت، تقاضا را کاهش دهند. آن ها فکر می کنند قیمت بسیار بالا و فراتر از محدوده قیمت گذاری آن ها است. در نتیجه تقاضای بازار به تدریج کاهش می یابد.
-
مازاد عرضه
مازاد عرضه شرایطی است که در آن قیمت از قیمت تعادلی خود فراتر رود. وقوع مازاد عرضه زمانی اتفاق میافتد که تولیدکنندگان یا تامینکنندگان تعداد بیشتری از کالاها را نسبت به پیشبینیها تحویل دهند. تقاضا برای کالا یا خدمات در مقایسه با عرضه در وضعیت عرضه مازاد کمتر خواهد بود.
عرضه مازاد بر تعادلبازار تاثیر می گذارد. زیرا منجر به افزایش قابل توجه موجودی و رقابت شدید بین بازرگانان برای فروش موجودی های خود می شود. بنابراین، برای فروش موجودی بیشتر، تامین کنندگان شروع به کاهش قیمت ها برای جابجایی موجودی مازاد می کنند. این کاهش قیمت، عرضه و تقاضای بازار را دستکاری می کند که به ترتیب کاهش و افزایش می یابد.
-
تغییر در تقاضا و عرضه
تغییرات در تقاضا و عرضه حالتی است که در آن سطح عرضه و تقاضای فعلی مختل می شود. عرضه و تقاضا به هم مرتبط هستند و در بیشتر مواقع به دلیل تغییر در عوامل مربوطه تغییر می کنند. اما عرضه و تقاضا می تواند بدون فشار عامل دیگر نیز تغییر کند. در زمان کمبود مواد خام که تقاضا را بالا می برد، می توان عرضه را مهار کرد. چنین وضعیتی باعث ایجاد تغییراتی در هر دو مولفه تقاضا و عرضه خواهد شد.
تغییرات در تقاضا و عرضه باعث تغییر در قیمت های تعادلی می شود. در صورت کاهش عرضه و افزایش تقاضا، ممکن است قیمت ها افزایش یابد. تعادل بازار مختل شده و قیمت بازار از قیمت تعادلی دورتر می شود. قیمت بازار ممکن است زمانی که تغییرات عرضه و تقاضا اصلاح شود به قیمت تعادل نزدیک شود یا به تعادل دیگری حرکت کند.
-
عوامل رقابتی
عوامل رقابتی با چگونگی تاثیر شرکتهایی که کالاها یا خدمات قابل مقایسه را ارائه میکنند، بر یکدیگر تاثیر میگذارند. مصرف کنندگان ممکن است به دو دلیل اصلی کمیت یا قیمت شرکت دیگری (یک رقیب) را انتخاب کنند. اگر رقیب بتواند خدمات بهتری نسبت به آنچه در حال حاضر موجود است ارائه دهد، مصرف کننده ممکن است رقیبی را انتخاب کند. اگر مصرف کننده بتواند خدماتی را با قیمت بهتری ارائه دهد، ممکن است رقیبی را انتخاب کند. شرکت ها همیشه سعی می کنند تعادلی بین قیمت و کیفیت ایجاد کنند تا رقابتی باقی بمانند.
عوامل رقابتی بر تعادلبازار تاثیر می گذارند زیرا می توانند قیمت ها را تغییر دهند.. شرکت ها ممکن است مجبور شوند قیمت ها را پایین بیاورند تا مشتریان را جذب کنند، در صورتی که قادر به مقابله با رقابت جدید نیستند. زمانی که شرکت ها قیمت محصولات یا خدمات خود را تغییر می دهند، قیمت تعادلی تغییر می کند.
-
عوامل راهبردی
استراتژیها که ارتباط نزدیکی با عامل رقابت ذکر شده در بالا دارند، میتوانند بر قیمتها نیز تاثیر بگذارند. اما می تواند از طرف یک رقیب یا از داخل شرکت آن ها باشد. به عنوان مثال، اگر تغییری در مدیریت ایجاد شود یا هر گونه توسعه ای در شرکت وجود داشته باشد، می تواند بر قیمت ها تاثیر بگذارد.
این بدان معنی است هر تصمیمی که در داخل یک شرکت گرفته می شود و همچنین شرایطی که خارج از بازار است می تواند بر تعادل بازار تاثیر بگذارد. یک تغییر کوچک در قیمت یکی از شرکت ها حتی می تواند تعادل را مختل کند.

چه زمانی تعادل بازار دچار تغییر میشود؟
زمانی که وضعیت بازار تغییر کند، به خصوص در صورتی که تقاضا افزایش یابد (یعنی خریدارها مایل به خرید بیشتری باشند) و عرضه ثابت باقی بماند، قیمت کالا شروع به افزایش خواهد کرد. این افزایش قیمت فروشندگان را ترغیب می کند که تولید بیشتری داشته باشند و در نتیجه بازار دوباره به وضعیت تعادل بر میگردد.
برعکس، اگر عرضه کالا به طور معناداری افزایش یابد در حالی که تمایل خریداران به خرید کم باشد، قیمت ها کاهش پیدا می کند و ممکن است فروشندگان ناچار شوند قیمت ها را پایین بیاورند تا محصولات خود را بفروشند.
نمودار عرضه و تقاضا چیست؟
شیفت در منحنی تقاضا: این شیفت می تواند به علت تغییر در درآمد مصرف کنندگان، قیمت کالاهای مرتبط یا تغییرات در سلیقه مشتریان اتفاق بیفتد.
شیفت در منحنی عرضه: معمولا این تغییرات به دلیل نوسانات در هزینه های تولید، ورود یا خروج تولیدکنندگان از بازار و پیشرفت های تکنولوژیکی رخ می دهد. نقطه تلاقی منحنی تقاضا و عرضه، نقطه تعادل بازار را مشخص می کند.
چرا تعادل اهمیت دارد؟
تعادل در بازار به تولیدکنندگان کمک می کند تا مقدار مناسبی از کالا تولید کنند و از سوی دیگر مصرف کنندگان نیز بتوانند نیازهای خود را به راحتی تامین کنند.
به عنوان مثال، اگر همه ما بخواهیم یک گوشی جدید بخریم و در بازار تعداد محدودی از آن ها وجود داشته باشد، قیمت ها بالا خواهد رفت و ممکن است عده ای نتوانند خرید کنند. اما وقتی تعادل برقرار است، همه می توانند به راحتی خرید کنند.
پایداری قیمت ها: در بستر تعادل، نوسانات قیمت کاهش می یابد و این امر برای افراد جامعه مطلوب تر است و نارضایتی ها نیز کمتر می شود.
کمک به تصمیم گیری: در شرایط تعادل، کسب و کارها و دولت ها می توانند تصمیمات بهتری اتخاذ کنند.
در دنیای واقعی، تعادل همیشه برقرار نیست. به دلیل تغییرات اقتصادی، اجتماعی، واردات و صادرات و سایر عوامل، ممکن است بازار دچار اختلال شود. در چنین مواقعی، سیاست گذاران باید اقداماتی را انجام دهند تا بازار دوباره به حالت تعادل برگردد.
دیدگاهتان را بنویسید