بهای تمام شده

اصل بهای تمام شده

اصل بهای تمام شده

بهای تمام شده
نحوه محاسبه اصل بهای تمام شده

زمانی که موسسه دارایی را خریداری می کند، ارزش آن دارایی در گزارش های مالی واحد تجاری ثبت می شود. این ارزش اولیه بهای تمام شده نامیده می شود و برای بسیاری از شرکت ها جنبه مهم گزارشگری مالی دارد. این اصل یکی از شاخه های حسابداری می باشد که هزینه هایی را مورد محاسبه قرار می دهد که با ساخت کالا ارتباط دارند. به طور عمده بهای تمام شده برای نگهداری دارایی های مشهود یک شرکت، بدون انعکاس ارزش بازار مورد استفاده قرار می گیرد.

اصل بهای تمام شده یکی از اصول مهم حسابداری است که دارایی ها را به قیمت نقدی مربوط در زمان خرید یا تحصیل دارایی ثبت می کند. مقدار دارایی ثبت شده را نمی توانیم برای بهبود ارزش بازار یا تورم افزایش دهیم، همچنین نمی توانیم آن را به روز کنیم تا منعکس کننده هرگونه استهلاک باشیم. دارایی هایی که ثبت می شوند، می توانند شامل دارایی های کوتاه مدت و بلند مدت، بدهی ها و هرگونه حقوق صاحبان سهام باشند و این دارایی ها همیشه به بهای تمام شده اولیه ثبت می شوند.

به طور عمده، سوابق مالی ممکن است استهلاک یا ارزش رو به رشد دارایی های به دست آمده را ردیابی کنند، اما با این حال، اصل بهای تمام شده همیشه ثابت باقی می ماند. همچنین این اصل را می توان به عنوان اصل بهای تمام شده تاریخی نیز معرفی کرد. به عبارت دیگر بدون توجه به افزایش یا استهلاک یک دارایی در طول زمان، بهای تمام شده اصلی دارایی در زمان تحصیل، ارزشی است که به عنوان بهای تمام شده نگهداری می شود. یکی دیگر از نام های بهای تمام شده، اصل هزینه می باشد.

مزایای اصل بهای کالا ها

ماهیت ثبت اصل هزینه به این معنی است که چند مزیت کلیدی برای نگهداری سوابق مالی هزینه های اولیه دارایی ها وجود دارد. برخی از این مزایا عبارتند از:

  • سهولت ردیابی
  • عینی بودن اصل بهای تمام شده و هزینه واقعی استفاده از خدمات مالی برای محاسبه اصول بهای تمام شده تاریخی دارایی های یک شرکت.

از آنجایی که اصل بهای تمام شده صرفا هزینه اولیه یک دارایی است، حفظ سابقه این ارزش اولیه می تواند بسیار آسان تر باشد. این به این دلیل است که اصل هزینه تاریخی فقط به هزینه اولیه یک دارایی نیاز دارد و یک تجارت ممکن است نیازی به، به روزرسانی مداوم سوابق مالی خود برای نشان دادن ارزش های فعلی بازار نداشته باشد.

این اصل به ارزش های ثبت شده اشاره دارد که عینی و قابل تایید هستند. به عنوان مثال می توان گفت رسید فروش، تراکنش های بانکی یا فاکتورها برای تایید آسان ارزش اصلی دارایی در هنگام خرید استفاده می شوند.

هنگامی که یک واحد تجاری از یک مشاور مالی یا حسابدار استفاده می کند، ممکن است هزینه های اضافی برای این خدمات متحمل شود. هرچه یک حسابدار بیشتر برای تایید و نهایی کردن گزارش های مالی شرکت کار کند، هزینه بیشتری برای شرکت خواهد داشت. زمانی که فقط هزینه اولیه یک دارایی را ردیابی می کند، یک حسابدار ممکن است فقط نیاز به بررسی ارزش بهای اولیه دارایی های شرکت داشته باشد. این می تواند سریع تر و مالیات کمتری بر منابع نسبت به ارائه کامل حساب های شرکت داشته باشد و در نهایت باعث صرفه جویی در هزینه های اضافی شرکت هنگام استخدام مشاوران مالی یا حسابداران می شود.

معایب اصل تفکیک بهای دارایی ها

اصل هزینه ممکن است گاهی اوقات دو مشکل عمده داشته باشد.

  1. اصل هزینه ممکن است دقیق ترین گزارش را برای وضعیت مالی کلی یک شرکت ارائه ندهد.
  2. اصل بهای تمام شده تاریخی نیز ممکن است هر دارایی را که یک شرکت به تدریج یا در طی یک دوره زمانی به دست آورده است، به جای خرید اولیه، در نظر نگیرد.

این اصل فقط می تواند ارزش اولیه یک دارایی را در زمانی که یک شرکت آن را خریداری می کند، در نظر بگیرد. اصل هزینه ممکن است هیچ گونه افزایش در ارزش بازار دارایی ها را در نظر نگیرد و همچنین نمی تواند استهلاک دارایی را در طول زمان گزارش کند. به عنوان مثال اگر یک دارایی با بهای اصلی 50000 تومان خریداری شود و ارزش بازار آن دارایی طی پنج سال به 75000 تومان افزایش یابد، اصل هزینه به  ارزش اولیه 50000 تومان ثبت خواهد شد.

همچنین این اصل استهلاک را در نظر نمی گیرد، به این معنی که کاهش در ارزش بازار یک دارایی (مانند یک خودرو) ممکن است بر اصل بهای تمام شده اولیه تاثیری نداشته باشد. این اصل می‌تواند به یک شرکت آسیب برساند، زیرا اصل هزینه ممکن است به‌طور دقیق زیان بازاری را که شرکت متحمل شده است را نشان ندهد.

علاوه بر عدم دقت در حسابداری، این اصل ممکن است دارایی های نامشهود شرکت را نیز در نظر نگیرد. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است دارایی‌ های ارزشمندی مانند هویت برند، علائم تجاری، مالکیت معنوی یا سرقفلی ناشی از ادغام یا تملک داشته باشد. از آنجایی که این دارایی ها در طول زمان ایجاد می شوند، یک واحد اقتصادی ممکن است نتواند ارزش آن ها را در اصل هزینه اولیه لحاظ کند.

استثنا در تعیین بهای دارایی ها

اکثر دارایی های مشهود را می توان در حسابداری برای اصل هزینه در نظر گرفت، مواردی وجود دارد که انواع خاصی از دارایی ها ممکن است هنگام ثبت این اصل در نظر گرفته نشود. این استثناها ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • حساب های دریافتنی، زیرا ممکن است در عوض به عنوان ارزش فروش ثبت شوند. به این معنی که این دارایی ها ممکن است هنوز به طور کامل توسط مشتریان پرداخت نشده باشد.
  • انتظار می رود دارایی های بسیار نقدشونده یک شرکت در یک دوره زمانی کوتاه به پول نقد تبدیل شود، زیرا معمولاً به ارزش بازار آن ها ثبت می شود.
  • هر گونه سرمایه گذاری مالی ممکن است در طول هر دوره حسابداری به ارزش منصفانه ثبت شود.

این اصل مستلزم آن است که در ابتدا یک دارایی، بدهی یا سرمایه گذاری در حقوق صاحبان سهام به بهای تمام شده اولیه ثبت شود. این اصل به طور گسترده برای ثبت تراکنش ها استفاده می شود، تا حدی به این دلیل که استفاده از قیمت اصلی خرید به عنوان شواهد عینی و قابل تایید ارزش ساده ترین است. تغییر در مفهوم این است که اجازه دهیم بهای تمام شده ثبت شده یک دارایی کمتر از بهای اصلی آن باشد. اگر ارزش بازار دارایی کمتر از بهای اصلی باشد. با این حال، این تغییر اجازه نمی دهد معکوس  ارزش گذاری مجدد یک دارایی به سمت بالا. بنابراین، این مفهوم پایین‌تر از هزینه یا بازار، دیدگاهی محافظه‌کارانه از اصل هزینه است.

کاربرد اصل هزینه

نحوه اعمال اصل هزینه بستگی به شرایط زیر دارد:

  • اصل هزینه برای دارایی ها و بدهی های کوتاه مدت: استفاده از اصل هزینه برای دارایی‌ها و بدهی‌های کوتاه‌مدت توجیه‌پذیرترین روش است، زیرا واحد تجاری آن‌قدر در اختیار نخواهد داشت که ارزش‌های آن‌ ها قبل از انحلال یا تسویه آن ها به‌طور قابل توجهی تغییر کند.
  • اصل هزینه برای اوراق بهادار: اصل بهای تمام شده برای سرمایه گذاری های مالی قابل اجرا نیست، زیرا حسابداران ملزم به تنظیم مبلغ ثبت شده این سرمایه گذاری ها با ارزش منصفانه آن ها در پایان هر دوره گزارش هستند.
  • اصل هزینه برای دارایی ها و بدهی های بلند مدت: این اصل کمتر برای دارایی های بلندمدت و بدهی های بلندمدت کاربرد دارد. اگرچه هزینه‌های استهلاک و کاهش ارزش برای همراستایی تقریبی این اقلام با ارزش منصفانه‌شان در طول زمان مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما اصل بهای تمام شده فضای کمی برای تجدید ارزیابی این اقلام به سمت بالا باقی می‌گذارد. اگر ترازنامه به شدت نسبت به دارایی‌های بلندمدت وزن داشته باشد، همانطور که در صنعت سرمایه‌بر است، خطر بیشتری وجود دارد که ترازنامه ارزش واقعی دارایی‌های ثبت شده روی آن را به دقت منعکس نکند.
  • اصل بهای تاریخی و تجدید ارزیابی دارایی: اصل هزینه بیانگر این است که نباید دارایی را تجدید ارزیابی کنید، حتی اگر ارزش آن به وضوح در طول زمان افزایش یافته باشد. این به طور کامل تحت اصول پذیرفته شده حسابداری، که اجازه می دهد برخی از تعدیل در ارزش منصفانه است. این اصل بر اساس استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی که نه تنها امکان تجدید ارزیابی به ارزش منصفانه را فراهم می کند، حتی کمتر قابل استفاده است، بلکه به شما امکان می دهد در صورت افزایش ارزش دارایی متعاقبا، هزینه کاهش ارزش را معکوس کنید.

انواع بهای تمام شده

به طور کلی بهای تمام شده کالا ها از مجموع مبالغ مواد اولیه، دستمزد ها، هزینه های مستقیم و غیر مستقیم بدست می آید.

در حسابداری این اصل دارای انواع مختلفی می باشد. بهای تمام شده مستقیم  و غیر مستقیم، هزینه های تفاضلی، بهای قابل کنترل و بهای اختیاری از انواع این اصل می باشند.

حسابداران بیشتر بر روی بهای کالا های فروش رفته یا خریداری شده تمرکز دارند. این اصل به طور عمده در سه سیستم حسابداری ادواری، دائمی و صنعتی مورد استفاده قرار می گیرد.

در واحد های تولیدی، خدماتی و پیمانکاری بهای تمام شده مطابق با استاندارد های حسابداری مورد محاسبه قرار می گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *